همه چیز دربارۀ یوایکس رایتینگ (تجربهنویسی) و مأموریت یو ایکس رایتر – ux writing چیست؟
اولین جرقههای تجربهنویسی
در ۲۰۱۶ میلادی بسیاری از غولهای فناوری آگهیهای استخدام با مضمونی مشترک منتشر کردند: به ux writer نیازمندیم. گوگل، آمازون، اوبر، پیپال، دراپباکس و… از جملۀ این کمپانیها بودند.
ظاهراً این آگهی خیلی هم جدی گرفته نشد. دستِ کم تا یک سال بعد، کسی چیزی دربارهاش نگفت، یا اگر هم گفتند محدود بود.
در ۲۰۱۷ میلادی یک وبلاگنویس فرنگی سراغِ آگهیهای سال قبل رفت و مطلب تازهای نوشت. او در مطلبش سعی کرد از نخستین افرادی باشد که به سؤال یو ایکس رایتینگ چیست پاسخ میدهد.
به هر حال مطلب کریستینا هم خیلی جدی گرفته نشد. یک سال بعد، شاپیفای با شک و تردید دربارۀ نویسنده تجربه کاربر مطلبی منتشر کرد و پرسید: آیا این یک مُد گذراست؟
به هر حال اولین نشانههای جستوجوی جدی واژۀ UX Writer در گوگل به ۲۰۱۹ میلادی برمیگردد، یعنی سه سال پس از انتشار اولین آگهیها.
در بین آگهیدهندهها یک وجه مشترک وجود داشت: آنها در محصولشان با مخاطب حرف میزنند. و این مخاطب ممکن است هر کسی باشد؛ هرکسی با هر نوع از سواد، دانش، زبان، تفکر، ایدئولوژی و سلیقهای.
یوایکس رایتینگ قبل از ۲۰۱۶
در سال ۲۰۱۷ وقتی کریستینا مرورگرش را باز کرد و وبگردی را شروع کرد چطور فهمید کدام کلید در گوگل چه کار میکند؟ به عقبتر برگردیم، وقتی کامپیوترش را روشن کرد و به وب وصل شد، از کجا میدانست چطور باید از مرورگر استفاده کند؟
واضح و روشن است که ما از زمان تولد ویندوز با متن تجربه کاربر سر و کار داشتهایم.
سابقۀ تجربهنویسی (در فضای دیجیتال) به چند دهه قبل برمیگردد. اما اگر از من بپرسید میگویم یوایکس رایتینگ در فضای دیجیتال خلاصه نمیشود. بهعنوان انسان، تمام عمرمان با ابزار و اشیاء و محصولات و خدماتی سروکار داریم که برای کاربرشان تجربه رقم میزنند.
تلۀ همسانپنداریِ UX Writing و Copywriting
تا پیش از جدیشدنِ حرفۀ تجربهنویسی یک حرفۀ رایجِ دیگر با ترجمۀ فرنگیاش ایران را تسخیر کرد: کپی رایتر
واژۀ کپیرایتر (همان تبلیغنویس خودمان) نه جدید بود نه تازه اختراع شده بود. حتی میتوان گفت با یک حرفۀ نوستالژیک طرف هستیم. هنوز هم تماشای آگهیهای یکویک و مینو یا تبلیغات قدیمی کوکاکولا برایمان خوشایند است. شاید پرسابقهبودنِ تبلیغنویسی باعث شد یک همسانپنداری غلط شایع شود: خیلیها تصور کردند یوایکس رایتینگ و کپیرایتینگ یکیست.
حالا و با نشر انواع و اقسام مطالب دربارۀ تجربهنویسی، میدانیم که نویسندگی تجربه کاربر یک حرفۀ تخصصیست که تفاوتهای آشکاری با سایر انواع نوشتن دارد.
کاری که تا قبل از ۲۰۱۶ برنامهنویسها یا کپیرایترها انجام میدادند نرمنرم با دید دیگری بررسی شد. همینجا بود که کمپانیهای پرمخاطب تصمیم گرفتند روی نیروی متمرکزِ تجربه نویس سرمایهگذاری کنند. اینجا بود که نیازِ جدید تبدیل به حرفۀ جدید شد: نویسنده UX. اما انتظار کمپانیها از یوایکس رایتینگ چیست؟
۲۰۲۱: موقعیت تجربه نویس در ایران
حالا که این سطرها را مینویسم کمی به پایان سال ۱۳۹۹ مانده. از طلوعِ ۲۰۲۱ میلادی دو ماه بیشتر گذشته و نمیتوان گفت جایگاه تجربهنویس چقدر مستحکم است. امروز حتی بیانِ نامِ فارسی یا فرنگی حرفۀ نویسندگی تجربه کاربر سخت است. طی چند ماه گذشته با فهرست عجیب و غریبی از خطابها و واژهها مواجه شدهام:
- تایپ رایتر (من ماشین تایپ دوست دارم ولی تایپرایتر نیستم، تجربهنویس هستم).
- کپیهای دیزاین (در فرنگی بهش میگویند میکروکپی. من جایی کلمۀ کپی را نخواندم ولی بارها شنیدمش).
- یو ایکس رایت (برخی مشتریها بهم میگویند یو ایکس رایت بنویس ولی من نویسنده تجربه کاربر هستم و متن تجربه کاربر مینویسم نه یو ایکس رایت. اسم فرنگیاش هم یوایکس رایتینگ است.
اغلب تیمهای فنی هنوز نمیدانند اهمیت یوایکس رایتینگ چیست. بارها به تیمها یا افرادی برخوردهام که تجربه نویسی را با نوشتن کپشن اینستاگرام اشتباه گرفتهاند. اما:
وقتی دربارۀ نویسندگی تجربه کاربر حرف میزنیم از یک ساختار، منطق و چهارچوب حسابشده حرف میزنیم.
نویسنده تجربه کاربر: رفیقِ تازۀ طراح
طراحان یو ایکس (UX Designer) از مدتها پیش در کمپانیهای بزرگ یا کوچک جایگاههای شغلی مستحکمی تصاحب کرده بودند. اما آنها افرادی بصری بودند نه متنی. نرمنرم جای خالی کسی که بتواند درست و دقیق پیام صفحۀ طراحیشده را به کاربر منتقل کند حس شد.
یک کپیرایتر تلاش میکرد جذاب حرف بزند و با بهکارگیری بهترین کلمات، مشتریان را مفتون کند. اما صفحۀ پرداخت حقاشتراک در دراپباکس یا خرید محصول در آمازون ابداً جای مناسبی برای چربزبانی نیست. نیاز به مهارتی بود که بتواند بهطور متمرکز، شفاف و ساده حرف بزند تا تجربه کاربر را بهینه کند.
پایههای بنیادین تجربهنویسی (یو ایکس رایتینگ چیست)
تجربهنویسی (UX Writing) طراحی تجربۀ کاربر با کلمات است. قبل از هر چیز باید بدانیم که نویسندگی تجربۀ کاربر چیزی فراتر از «نوشتن» و ترکیبی از (نویسندگی+طراحی) است.
یک معیار مهم برای ارزیابی یوایکس رایتینگ باکیفیت «ناپیدایی» است. زمانی میتوان گفت تجربهنویس (ux writer) کارش را خوب انجام داده که حضور کلمات و نوشتههایش اصلا حس نشود. به بیان دیگر: کاربر نباید به دوبارهخوانی یا ابهام و تردید دچار شود.
یوایکس رایتر در پی چیست؟
یک طراح متن تجربه کاربر در تلاش است تا با تکیه بر تحقیق، شناخت کسبوکار، شناخت مشتری، مهارتهای زبانی، مهارتهای نرمافزاری و تفکر محوریِ طراحی محصول، مسیر کاربر را از هر دستاندازی پاکیزه کند.
بهعبارت دیگر تجربه نویس (ux writer) قلم میچرخاند تا مسیر تعیینشده توسط طراح UX را برای کاربر هموارتر کند. هیچ چیز اضافه و دکوری نباید مانع از طی مسیر کاربر در سناریوی طراحیشده توسط طراح UX شود.
اینجاست که نویسنده تجربه کاربر میباید ذهن مشارکتجویش را به کار بیاندازد.
نتیجۀ همۀ اینها، افزایش نرخ تبدیل و کارکرد بهتر محصول است. بنابراین:
نمونه مواردی که تجربه نویس طراحی میکند
نوشتن ریزهنوشتها (میکروکپی) وظیفۀ یوایکس رایتر است. معمولاً از تجربه نویس انتظار میرود در طراحی این دست محتوا تیم طراحی را یاری کند:
- پیامهای خطا
- متن کلیدهای درونبرنامه
- متن راهنمای درون فیلدها
- توضیح نحوۀ استفاده از یک امکان یا گزینه
دیگر مأموریتهای تجربهنویسی چیست؟ ممکن است یوایکس رایتر (طراح محتوا) نوشتن نوشتههای دیگر مرتبط با محصول را هم برعهده بگیرد:
- یادداشتهای راهنما
- متن راهنمای نرمافزار یا وبسایت
- منو
- شیوۀ استفاده از محصول (دیجیتال یا غیردیجیتال)
اما به یاد داشته باشید که کار تجربهنویس در نوشتن خلاصه نمیشود. هر متنی نیازمند یک بسترِ درست برای فهمیدهشدن است. بنابراین یو ایکس رایتر باید در هماهنگی با تیم طراحی پیشنهادهایی کاربردی و بهبوددهنده ارائه کند.
لازمۀ چنین رفتار فعالانهای، داشتن درک درست از مفهوم تجربه کاربر است.
سه رکن اساسی در تجربهنویسی (ارکان یوایکس رایتینگ)
تجربهنویسی بر کمگوی و گزیدهگوی استوار است. سه رکن اساسی در طراحی متن تجربه کاربر صراحت و سادگی و کاربردیبودن است.
چرا استخدام یوایکس رایتر مهم است؟
متن تجربه کاربر مثل صدا برای هر محصول است. شما با هر صدایی مشتری/کاربر را خطاب قرار نمیدهید. جزئیات سرنوشتسازی در این میان وجود دارد که باید با تمرکز و دقت بالایی سراغشان رفت. صدایی که مشتری میشنود نقشی حیاتی در وضعیت امروز و آیندۀ کسبوکار دارد.
یک تیم فنیِ خبره میتواند کماشکالترین و پیچیدهترینها را آمادۀ بهرهبرداری کند. اما کلمات کارِ کدنویسها نیست. خواهناخواه اینجا پای یوایکس رایتر به میان میآید.
اهمیت کار تجربهنویسی تا آنجا است که در کمپانیهای شناختهشده برای تجربه نویس درآمدی همسطح مدیران محصول قائل میشوند.
بر اساس یک پیشبینی، موقعیت شغلی نویسنده تجربه کاربر میتواند درآمدی تا حدود ۱۵۰ هزار دلار در سال داشته باشد. این رقم در جاهای دیگر بین ۵۹ تا ۱۲۰ هزار دلار هم تخمین زده شده است.
ظرایفی که یوایکس رایتینگ و کپی رایتینگ را متفاوت میکند
یک نویسندۀ چیرهدست میتواند منظومهای از کلمات را با لحنها و منظورهای مختلف ارائه کند. اگر کپیرایتینگ را معادل تبلیغنویسی بگیریم، پاسخِ پرسشِ بالا همچین چیزی است:
کپیرایتر باید بر شیوهها و زبانِ قانعکردن مسلط باشد. اما یوایکس رایتر فقط کلماتی را ارائه میکند که کاربر را در مسیرِ سناریوی نرمافزار یا وبسایت راهنمایی میکند. به بیان دیگر، نویسنده تجربه کاربر راه ارتباط کاربر با محصول دیجیتال شما را هموار میکند.
کارِ کپیرایتر اغلب پس از ارائه محصول یا حین ارائه محصول شروع میشود، اما کار نویسنده یو ایکس پیش از ارائه و در مرحلۀ طراحی و ساختن محصول دیجیتال آغاز میشود.
یک کپیرایتر همزمان میتواند یواکس رایتر هم باشد؟
این کاملاً به میزان مهارت نویسنده برمیگردد. جهان کلمات بسیار گسترده و بیانتها است. شیوههای زبانی، روشهای انتقال مفهوم، دایرۀ کلمات و… تنوع بسیاری دارند.
هرقدر یک نویسنده بر اینها مسلطتر باشد، یقیناً قدرت بیشتری در بیان منظور به شیوههای مختلف خواهد داشت.
اما تمرکز همزمان بر دو حرفۀ عمیق طراحی محتوا و آگهینگاری یک اشتباه راهبردیست.
تا به امروز محتوای این همه نرمافزار ایرانی را چه کسی نوشته؟
تا امروز احتمالاً کپیرایترها، طراحان محصول و مهندسان نرمافزار این کار را میکردند. اما دربارۀ نرمافزارهای بزرگ چطور؟
آیا میتوانیم باور کنیم تمام ساختار متنی ویندوز طی سالهای قبل از 1995 تا 2020 میلادی را مهندسان و بدون هرگونه نظم محتوایی نوشتهاند؟
به نرمافزارهای گروه Adobe نگاه کنید و ببینید چرا بهسادگی توانستهایم با محیط Adobe XD کار کنیم. نسخههای مختلف فتوشاپ طی سالهای مختلف تغییر ظاهری داشته، اما متن تجربه کاربر ما را راهنمایی کرده. این همان چیزیست که آن را اسلوب طراحی (design system) مینامیم.
پس چطور میتوان پذیرفت تجربهنویسی یک حرفۀ تازه باشد؟
مهارتهای لازم برای ux writing چیست
امروز نمیتوان بهطور قطعی دربارۀ مهارتهای نویسنده یو ایکس حرف زد و گفت: یو ایکس رایتر باید چنان باشد و لاغیر. این بازار، بازاریست که هر روز شاهد دگرگونیست و زوایای مختلفش بیشتر شفاف میشود. طبیعیست که باید در مسیر رشد، هر مهارتی را که احساس میکنیم مفید است یاد بگیریم. البته این حرف بهمعنیِ اینشاخه آنشاخه پریدن نیست و باید در حفظ زنجیرۀ یادگیریها دقیق بود و روی مهارتهای درست، متناسب و مرتبط تمرکز کرد.
با این حال، فهرستی کاملتر از مهارتهای تجربهنویس وجود دارد که میتوانید بخوانید.
بخشی از این مهارتها:
- دایرۀ واژگانی وسیع
- قدرت تألیف و توانایی در نوشتن به لحنها و ادبیات مختلف
- انس با اصول نگارشی و ویرایشی
- داشتن تفکر طراحانه
- توانایی درک مفاهیم طراحی تجربه کاربر
- مهارت استفاده از ابزار طراحی ui, ux
- توانایی طراحی و درک استراتژی محتوای محصول
- توانایی همکاری گروهی و تعامل با طراح UX
- توانایی تشخیص اینکه گفتن چه چیزی حیاتی است و گفتن چه چیزی لازم نیست (نمونههایش را بخوانید)
کار تجربهنویس از کجا شروع میشود؟ کارکرد لحن
قبل از شروع فرایند طراحی متن تجربه کاربر، تجربهنویس میبایست با همراهی سایز ذینفعان از جمله تیم هویت برند، تیم بازاریابی و تیم روابط عمومی، شیوهنامۀ لحن و واژهنامۀ محصول (چه کلماتی برای نشان دادن مفاهیم؟) را تدوین کند. میتوانید دربارۀ این مرحله که نخستین مرحله در تجربهنویسی محصول است اطلاعات بیشتری کسب کنید.
نویسنده یو ایکس با چه کسانی همکار است؟
- طراح UI
- طراح UX
- برنامهنویسان
- مدیران محصول
نکات اصولی در یوایکس رایتینگ چیست؟
- قبل از نوشتن بدانید «هدف» چیست
- قبل از نوشتن از مسیر کاربر باخبر شوید (کجا، چطور، در چه صورتی، کِی پیام را دریافت میکند؟)
- ساده بنویسید
- کوتاه بنویسید (امّا شفافیّتِ کلام را فدای کوتاهنویسی نکنید.)
- از نوشتن متنی که کژتابی یا دوگانگی معنایی دارد پرهیز کنید
- از نوشتن کلماتی که بار منفی دارند، منعکننده هستند، شرمنده میکنند، اخطاری هستند، هشداردهنده بهنظر میرسند پرهیز کنید
- یکپارچه بنویسید (بخشهای مختلف محصول نباید از نظر کلامی و ساختار جملهبندی ساز خودشان را بزنند)
- اصطلاحات تخصصی را فراموش کنید. برای همه (حتی متخصصان) ساده بنویسید.
- چیزهایی بنویسید که به کاربر احساس تعامل و ارادهمندی را منتقل میکند
- تاریخهای نزدیک را با عدد نشان ندهید. (دیروز، امروز بهجای اعداد)
- نویسنده تجربه کاربر تنها نیست، گاهی میتوانید برای بیان بهتر مفهومهای پیچیده، از تصاویر هم کمک بگیرید (منظور تصاویرِ مثالی است)
- با کاربر همدلی کنید: نیاز او را بهخوبی و درستی برآورده کنید.
- تا جای ممکن اعداد را به عدد (و نه حروف) بنویسید
- از یونیکدهای درست استفاده کنید.
۱۰ نکته یو ایکس رایتینگ | چطور متن تجربه کاربر بنویسیم
اهمیت حیاتی ۱۰ نکته یو ایکس رایتینگ
با این تصور که «حالا همینطوری هم خوبه، بعداً درستش میکنیم» نتیجۀ زحمت گروه برنامهنویسی و طراحی و توسعۀ بازار را به باد ندهید. صبور باشید و به کیفیت فکر کنید. اگر محصول شما «کاربرپسند» نباشد و نتوانید ارتباط مخاطب را تسهیل کنید، اقبال کمی برای موفقیت خواهید داشت.
نکته اول: تابلوهای راهنما با چشمها حرف میزنند
اولین نکته یو ایکس رایتینگ توجه به این نکته است که متنها، بسیار کندتر از تصاویر شناسایی میشوند.
مغزِ ما پیش از آنکه به «خواندن» اقدام کند، دست به شناسایی تصویری میزند. در اولین مواجهه با متن، مغزِ ما بهدنبالِ بازشناسی تصویری است تا کلمات را با حافظهمان مطابقت بدهد و سرعت خواندن و فهم موضوع را بالاتر ببرد.
۱. چطور متن تجربه کاربر بنویسیم با آشناترین واژهها برای عموم مردم. گاهی ایرادی ندارد کلمات و جملههای نادرست (غلطهای مصطلح) را بپذیریم، چون مردم به آن عادت دارند و حالا کاملاً مفهومش را درک میکنند. به عادتهای ذهنی مخاطب خیلی توجه کنیم.
نکته دوم: برای همه بنویسیم
دومین نکته یو ایکس رایتینگ گویایی و شفافیت است.
محصول ما برای زندهماندن نیازمند یک بازار گسترده است. تیم توسعۀ بازار روی قشر وسیع و متنوعی از مشتریان حساب کرده است. بنابراین، متن تجربه کاربری یک نرمافزار یا وبسایت میبایست آنقدر سرراست، ساده، مختصر و گویا باشد که کمهوشترین و باهوشترین افراد با آن ارتباط بگیرند.
۲. جواب دوم به چطور متن تجربه کاربر بنویسیم این است: ساده، مختصر، گویا و بدون هر نوع پیچیدگی زبانی و مفهومی
اصل سوم: حمایتگری متن از طراحی
سومین نکته یو ایکس رایتینگ تمرکز بر «فهمیدهشدن» است نه «جذابیت».
در نوشتن متن تجربه کاربری به این نکته دقت کنید که اینجا جای رفتار ادیبانه یا خلاقۀ ادبی نیست. متن میبایست از طراحی حمایت کند.
یک طراحی خوب باید بینیاز از هر نوع متن باشد و کمهوشترین افراد هم بتوانند در آن به فعالیت بپردازند. کارکرد متن در اینجا، صرفاً راهنمایی است تا چیزی با چیز دیگر اشتباه گرفته نشود.
۳. برای اینکه بدانیم چطور متن تجربه کاربر بنویسیم خوب است به کارکرد دستگیرۀ در دقت کنیم: موقع عبور از در، هرگز متوجه یک دستگیرۀ خوب نمیشویم، اما اگر دستگیره بد باشد، همواره با آن درگیریم. متن باید آنقدر درست و بهجا و بهاندازه باشد که حضورش حس نشود؛ درست مثل یک دستگیرۀ خوبِ در.
اصل چهارم: همۀ احتمالها را در نظر بگیریم
چهارمین نکته یو ایکس رایتینگ بررسی و تحقیق و بازنگری شجاعانه است. با همراهی تیم طراحی تجربه کاربری، همه فرایندها و احتمالها را در نظر بگیریم و برای هر امکانی (از جمله خطاها، پیامها، کلیدها، لینکها، توضیحها) پیشبینی داشته باشیم.
۴. در پاسخ به چطور متن تجربه کاربر بنویسیم این را هم اضافه کنیم که: هیچ چیز را از قلم نیاندازیم. بهتر است از همان ابتدا به فکر همۀ احتمالها باشیم نه اینکه در بهروزرسانیهای بعدی به فکر چاره بیافتیم.
اصل پنجم: تنها کار نکنیم
پنجمین نکته یو ایکس رایتینگ تعامل همافزا بین ux writer و ux designer است.
تیم طراحی تجربه کاربر و نویسنده تجربه کاربر میبایست ارتباطی بیواسطه و مؤثر داشته باشند. آنها باید با هم تصمیم بگیرند برای کجا به متن نیاز دارند و برای کجاها نه. چه متنی کمککنندهتر است و چه متنی نه. چه متنی بلند و اشتباه و گمراهکننده است و چه متنی نه.
۵. در نوشتن متن تجربه کاربری یادمان باشد همیشه و همهجا به متن نیاز نداریم. متن فقط باید بهضرورت استفاده شود. بدترین وبسایت یا نرمافزارها پر از متنِ اضافی و بیفایدهاند.
اصل ششم: چیزهای اساسی را قایم نکنیم
و اما ششمین نکته یو ایکس رایتینگ: در طراحی تجربه کاربری و نوشتن متن تجربه کاربری وبسایت به این نکته دقت کنیم: نخستین مواجهه مهمترین مواجهه است.
اگر کسبوکارتان خدماتی است یا به فروش نوع خاصی از محصول اشتغال دارید یا برای نرمافزار موبایلیتان وبسایت طراحی میکنید، به یاد داشته باشید که کاربر در نخستین مواجهه باید اساسیترین خدمت و مزیت رقابتی شما را پیدا کند.
۶. در نخستین بخش از وبسایتمان پرگویی نکنیم، سرراست و دقیق بگوییم چه هستیم. این کاربر است که تصمیم میگیرد در صفحه بماند یا نه. او را با زیادهگویی و حرفهای مبهم گیج نکنیم.
فراموش نکنیم:
بدترین چیز این است که اطلاعات مهم دربارۀ خودمان و کسبوکارمان یا نحوۀ خدماترسانی را به صفحههای داخلی وبسایت یا بخشهای بعدی موکول کنیم. کاربر صبور نیست.
اصل هفتم: تبلیغ نکنیم
هفتمین نکته یو ایکس رایتینگ تفاوت قائل شدن بین یوایکس رایتینگ و یوایکس کپیرایتینگ است.
اگرچه خیلیها فکر میکنند وبسایت کسبوکار جایی برای تبلیغات است، اما کاربران برای خواندنِ متنهای پر آب و تاب تبلیغاتی به وبسایت ما سر نزدهاند. آنها میخواهند بدانند ما چه هستیم و چه کار میکنیم و چقدر قابل اطمینان هستیم.
۷. در نوشتن متن تجربه کاربری باید فنهای تبلیغنویسی (کپیرایتینگ) را فراموش کرد. مبادا کلمات را برای خوشرقصی بچینیم.
اصل هشتم: نظرخواهی کنیم
نظر نویسنده تجربه کاربری در طول فرایند نوشتن قطعی و بیایراد نیست. در جریان نوشتن از افراد مختلف نظر بگیریم تا تحلیل بهتری از رفتار و قضاوت کاربر به دست بیاوریم.
۸. چطور متن تجربه کاربر بنویسیم که موی لای درزش نرود؟ متنها را به قضاوت یک گروه از افراد با دانش و سواد و فهم مختلف بگذاریم.
اصل نهم: بر اجرا نظارت کنیم
کار یوایکس رایتر بعد از نوشتن متنها تمام نمیشود. نهمین نکته یو ایکس رایتینگ به ما میگوید: نتیجۀ کار را بررسی کن!
متنها بعد از نهاییشدن به تیم فنی سپرده میشود. مطمئن شویم فرایند درستی برای اعمال متنها تعریف شده. اگر چنین فرایندی وجود ندارد، برای ساختنش اقدام کنیم. گاهی اشتباه متنی به ضرر کل کسبوکار تمام میشود.
اصل دهم: بازبینی کنیم
وبسایت یا نرمافزار ما بهصورت دورهای بهروزرسانی میشود. متنها هم بینیاز از بهروزرسانی نیستند. از نظرِ من در سه صورت بازبینی نوشته تجربه کاربری واجب میشود:
- بهروزرسانیهای فنی دورهای که با افزایش امکانات، تغییر ظاهری، یا بهبودهای مهم همراهاند
- اعمال تغییر وابسته به رفتار کاربر (که با بررسی رفتار کاربر در محصول دیجیتال مشخصتر میشود.)
- تغییر بهمنظور بهبود واژهها و جملهها (همواره باید بازبینی کنیم و اگر به چیز بهتری رسیدیم، بهصورت دورهای و نه پراکنده، آنها را اعمال کنیم)
- راه و روش تعامل با تیمهای مختلف را بسازیم.
- از ابزارهای یوایکس رایتینگ درست استفاده کنیم.
ما از بهروزشدن بینیاز نیستیم
حتی اگر سرعت تغییر در جهان را نادیده بگیریم و خیال کنیم در سال ۱۳۰۰ زندگی میکنیم، باز هم از هرروزآموزی بینیاز نیستیم. باید تغییرها و بهبودها را رصد کنیم و تجربۀ بهتری برای دیگران بسازیم.